چکیده رساله:
مقدمه و هدف : نظام برنامه ریزی شهری و منطقه ای در ایران بابیش از هفت دهه تجربه، هنوز دارای کژکارکردهای بسیاری است. لذا آسیب شناسی و تدوین راهبردهای اصلاح این نظام اجتناب ناپذیر و هدف اصلی رساله بوده است. این آسیب شناسی به تفکیک دو زیر نظام فضایی،که به فرآورده برنامهریزی(جوهر/ محتوی) و زیر نظام تصمیمگیری - هدایت و کنترل ،که به فرآیند عمل برنامهریزی(رویه/ روندکار) قابل ردیابی است. این رساله که در پنج فصل ساختاربندی شده است پاسخ به سه پرسش با ماهیت؛ چیستی، چرایی و چگونگی فرآیند و محتوای عمل سیستمهای مؤثر به ویژه سیستم تصمیم گیری بر نظام برنامه ریزی فضایی را هدف قرار داده است.
روش اجرای پژوهش : با توجه به ماهیت نظری و ماهیت عملی موضوع پژوهش به لحاظ هدف ؛ توسعهای/کاربردی ، به لحاظ رویکرد (ویژگی و ماهیت دادهها)؛ کیفی و به لحاظ ماهیت و روش؛ توصیفی از نوع تحلیل محتوا وقدری علی(پس رویدادی) است که از جنس تحقیق های فضایی/ مدیریتی بوده و از منابع مکتوب، پرسشنامه ، مصاحبه و تجربه پژوهشگر در قلمروهای مکانی،زمانی و موضوعی و حسب ضرورت های اسناد فرادست کشوری و تجربه زیسته ملی، طی روشی ساختارمند بدست آمده است. مبانی نظری پژوهش در چهار بخش/ گام به شرح مفاهیم مرتبط، مطالعات اکتشافی، تدوین چهارچوب نظری تحقیق و چگونگی کاربست آن مبتنی بر دو مکتب رئالیسم (مبتنی بر فلسفه اسلامی) و پراگماتیسم (مبتنی بر فلسفه غربی) صورتبندی گردیده است.
یافته ها و نوآوری پژوهش ( آسیبشناسی تحلیلی) :. مبتنی بر یافته های پراگماتیسم، نوپراگماتیستی و عملگرایی در اندیشه اسلامی و نظریه رئالیستی ادراکات علامه طباطبایی، مدل مفهومی "چرخه ادراک- از رئالیسم به پراگماتیسم" طراحی شد که به لحاظ نظری به "نظریههای محتوایی برنامهریزی" و "نظریههای روند کاری برنامهریزی" منجر شد. یافتههای نهایی حاکی از غلبه نقش و سهم "روندکار/ رویه"در مقابل "محتوای"در این نظام است،
به لحاظ رویکرد آسیب ها ،غلبه حداکثری،"ساختار نظری/پژوهشی پشتیبان"عرصه های راهبردی و غلبه حداکثری(شصت درصدی) "سیستم های موثر برتصمیم گیری"، برجسته ترین ماهیت آسیب های شناسایی شده بوده است. یافته های شهودی و عام حاکی ازمبتلا بودن کشور و زیستگاههایش با مسائل جدی در بخش پایداری محیطی، فرهنگی- اجتماعی، ارزشی و معنوی، اقتصادی و کارکردی، کالبد و زیرساخت، برنامهریزی کلان، برنامهریزی فضایی، محتوی و محصول برنامهریزی، سیاست زمین و زمین شهری، ساختار مدیریت، نظام آموزش عالی و نیروی انسانی، فرآیند اجرا، نظارت، پایش و ارزیابی در حوزه توسعه فضایی بوده است.
نتیجهگیری(پیشنهادات) : در فرآیندی راهبردی با تأکید بر"اصل همگرایی" در سیستم های تصمیمسازی، تصمیمگیری، اجرا و نظارت، به منظور دستیابی به الزامات تحقق مدیریت یکپارچه، این اصل در مقابل اصل مخرب"واگرایی" انتخاب و ملاک نظر وعمل قرار گرفت. بر این اساس تعداد 272 راهبرد نهایی خرد در ده عرصه راهبردی که اهداف کلان رساله را اجرایی می نمودند برای اصلاح وضعیت سیستم تصمیمگیری پشتیبان نظام برنامهریزی توسعه فضایی به تفکیک عرصه های راهبردی و ماهیت رویکردی رویهای یا محتوایی آن و سیستمهای مؤثر بر توسعه فضایی (نظام برنامه ریزی فضایی / شهری) ایران بدست آمد. راهبردهای مذکور دربرگیرنده ترین ،یکپارچه ترین، بومی ترین، عملی ترین و همگرا ترین راهبردهای مرتبط با نظام برنامهریزی فضایی ایران با محوریت سیستم تصمیم گیری بودهاند.
کلیدواژگان: برنامه ریزی راهبردی، تصمیم گیری، برنامه ریزی فضایی، مسائل شهرسازی ایران.